جدول جو
جدول جو

معنی لو بوردن - جستجوی لغت در جدول جو

لو بوردن
بالا رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رو آوردن
تصویر رو آوردن
توجه کردن، به طرف کسی یا چیزی رو کردن و به سوی آن رفتن
رو نهادن، توجه کردن به کسی یا چیزی، رفتن به سوی کسی یا چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لول خوردن
تصویر لول خوردن
در جای خود جنبیدن و پیچ خوردن، لولیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لت خوردن
تصویر لت خوردن
لطمه خوردن، سیلی خوردن، تپانچه خوردن، برای مثال در شهوت نفس کافر ببند / وگر عاشقی لت خور و سر ببند (سعدی۱ - ۱۶۶)، زیان دیدن و شکست خوردن در کسب و کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رو آوردن
تصویر رو آوردن
توجه کردن اقبال کردن (بجهتی یا به سوی شخصی)
فرهنگ لغت هوشیار
کسب کردن بو کردن، یا بو خوردن زخم. رسیدن بوی ناموافق بزخم و بدتر شدن آن: (دیروز پیاز سرخ میکردند زخم بچه بو خورده)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لت خوردن
تصویر لت خوردن
سیلی و چک خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
لک آوردن چشم. نقطه ای از سفیدی یا سیاهی و یا سرخی در چشم ظاهر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لول خوردن
تصویر لول خوردن
لولیدن، لول زدن، وول زدن
فرهنگ لغت هوشیار
چاشنی کردن مزه خوردن: پیش ایشان فاتحه الکتاب آن حضور است حضوری که اگر جبرئیل بیاید لوس خورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوت خوردن
تصویر لوت خوردن
طعام لذیذ خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لک آوردن
تصویر لک آوردن
((لَ. وَ دَ))
نقطه ای از سفیدی یا سیاهی و یا سرخی در چشم ظاهر شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لت خوردن
تصویر لت خوردن
((~. خُ دَ))
سیلی خوردن، زبون گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رو آوردن
تصویر رو آوردن
توجه کردن، میل کردن، پرورش دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
Forward
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
avancer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
فهمیدن باخبر شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دراز کشیدن، استراحت کردن، افتاده ساختمان یا دیوار یا
فرهنگ گویش مازندرانی
از کسی به سختی کار کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
به خواب رفتن، خوابیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
前進する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
להתקדם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
आगे बढ़ना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
เดินหน้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
vooruitgaan
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
avanzar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
avanzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
avançar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
向前
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
posuwać się naprzód
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
рухатися вперед
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
vorwärts gehen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
продвигаться вперед
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جلو بردن
تصویر جلو بردن
전진하다
دیکشنری فارسی به کره ای